یکشنبه، مهر ۱۷، ۱۳۸۴

خواستگاری به کمک یک موتور جستجو

بری شوارتز نویسنده وبلاگ مشهور Search Engine Roundtable برای اعلام رمسی خواستگاری رسمی خود از دختر مورد علاقه اش , ییشا تورفسکی دست بکار جالبی زده است. او به کمک همکاری دوست خود جیم لانزون در تیم برنامه نویسی موتور جستجوی Ask Jeeves, در بالای صفحه مربوط به نتایج جستجوی عبارت " ییشا تورفسکی" تصویر خود و یشیا را قرار داده است که در زیر آن نوشته شده است : "ییشا با من ازدواج می کنی ؟"

در حال حاضر نیز همچنان این تصویر در نتایج جستجو قرار دارد و اگر نمی توانید آنرا ببینید می توانید تصویر ذخیره شده را ببینید.
بری درباره ابتکارش می گوید : "بیلبوردی در یک بزرگراه ... بنری بر روی یک هواپیما ... تبلیغی در یک ورزشگاه ...
من دنبال روشی تازه و اصیل می گشتم. کاری که تاکنون قبل از من کسی آنرا انجام نداده باشد. چیزی ارزشمند تر از همه روش های امتحان شده ... تقریبا از بدست آوردن ایده نویی ناامید شده بودم که یکروز صبح به این فکر افتادم که چرا از طریق Ask Jeeves این کار نکنم. یشیا هم در نهایت تعجب پیشنهاد من را پذیرفت.

سه‌شنبه، مهر ۱۲، ۱۳۸۴

این قوزک پا هنوزم هم یاری رفتن ندارد


13 مهر سالروز درگذشت فریدون فروغی است. او نمرد, حتی دق هم نکرد بلکه دقش دادند. وقتی برای 16 سال پخش صدایش ممنوع بود. تازه وقتی هم که به برکت دوم خرداد گشایشی حاصل شد باز هم اینقدر جلوی پایش سنگ انداختند که به جز چند کنسرت در کیش هرگز به خبری از او نشد و او در چار دیواری خانه اش این زندگی را که مثل زنجیری به پایش بسته بسته شده بود رها کرد و برای همیشه عرصه موسیقی ایرانی را از وجود نازنینش محروم کرد. البته این سرنوشت محتوم بسیاری از هنرمندان این سرزمین بوده است. همانطور که فرهاد دیگر ستاره خوانندگی هم چند ماه بعد در غربت و انزوا پنجه در نقاب خاک کشید. اکنون چند سالی هست که موسیقی ایران بدون وجود نازنین فریدون و فرهاد انگار چیزی کم دارد. واضح تر بگویم انگار اصلا چیزی ندارد. حتی اگر این دو همیشه ممنوع بوده اند. البته در ماه اخیر صدا و سیما کمی با فرهاد مهربان شده است و شاید هم قصد شان شکستن اسطوره اوست. اما این مهربانی هنوز گریبان فریدون را نگرفته است ولی با وجود سانسور 2 دهه ای او هنوزم خواننده محبوب بسیاری از جوانان ایران زمین است. فردا چهارمین سالگرد سفر ابدی فریدون است. تصویرش هنوز مقابل چشمانم است که در کیش می خواند این قوزک پا هنوزم یاری رفتن ندارد و این تنها تصویر من از خواننده ایست که زمانی خیلی دوستش داشتم.

دیگه این قوزک پا یاری رفتن نداره
لبای خشکیدم حرفی واسه گفتن نداره
چشای همیشه گریون آخه شستن نداره
تن سردم دیگه جایی واسه خفتن نداره

مشاهده : اطلاعات بیشتر درباره زندگی نامه فریدون فروغی

برداشته شدن مشکوک فیل ترینگ

الان دو سه روزی است که به طرز مشکوکی فیل ترینگ سایت ها برداشته شده است و از طریق ISP هایی که من شخصا می دونم سایت های مبتذل و خطرناکی مثل بلاگ رولینگ, ارکات, فلیکر, تکنوراتی, بلاگ لاین و ... قابل دسترسی هستند. وبلاگ های فیل تر شده فارستک, یک بلاگر و سایر دوستان هم فعلا آزاد هستند. من فکر می کنم این رفع فیل ترینگ کاملا موقتی و برای طرح اجرای فیل ترینگ سراسری است که وزارت ارتباطات مصرانه پیگیر آن است. به هر حال دیدن برخی از سایت ها و وبلاگ هایی که ماه هاست بخاطر فیل تر شدن از دیدنشان محروم هستیم, حتی برای چند روزی هم غنیمت است. این فرصت را از دست ندهید. من این احتمال را آقایان فیل تر عقلشان سر جایش آمده باشد و حداقل فیل تر سایت و وبلاگ های مربوط به IT را بردارند بسیار بعید می دانم و 100 درصد مشکوک و بدبین هستم.
پ .ن : اوضاع به روال سابق برگشت. فیل ترینگ از سر گرفته شد

SharghOnline.ir


از چند روز پیش قسمت شرق آنلاین از سایت روزنامه شرق جدا شد و به شکل مستقلی در آدرس SharghOnline.ir آغاز بکار کرد. حضور این سایت و اخبار به روزی که به تناوب در روز منتشر کنه می تونه یک منبع خبری خوب برای فارسی زبانان باشه. در ضمن این سایت سرویس جامعه اطلاعاتی هم داره که در صورت جدی گرفته شدن می تواند به منبع خوبی برای اخبار IT تبدیل بشود. تابحال چنین سایتی با چنین رویکردی در برای فارسی زبانان کمتر مشاهده شده است, البته سایت جام جم آنلاین تا حدودی این ویژگی ها را داشت ولی کاملا زیر سلطه روزنامه قرار داشته و کمتر توانسته به ماهیت مستقل و حرفه ای دست پیدا کند.

دوشنبه، مهر ۱۱، ۱۳۸۴

کوچه جدید, ور نوشتن و ویروس ناامیدی


کوچه را که شروع کردم تا 5 ماه بعد از آن با قالب اولیه که درست کرده بودم, ادامه دادم. قالبش بیش از حد سنگین بود و به نظم بیشتر ظرافت خاصی در آن وجود نداشت. البته آن پنج ماه اول و تا قبل شاید فعالترین برهه زمانی اش را نیز سپری کرد. برای شروع سال جدید قالب جدیدی برای اینجا درست کردم که شاید مزیت اصلی اش طراحی تمام div آن و عدم استفاده از table و لود شدن سریع آن بود که دیگر کفر خوانندگان را از دیر بالا نیامدن وبلاگ در نمی آورد. طراحی اش به نظرم قشنگ و ظریف از آب درآمده بود و دوستان هم لطف داشتند. چند روز و به مناسبت شروع پاییز هم تصمیم گرفتم کمی قالب رو دستکاری کنم. البته مثل دفعه اول انقلاب نبود و یک اصلاحات جزئی بود برای متناسب کردن رنگ ها و برجسته شدن بخش هایی که نیاز به border داشتند. مشغله کاری زیاد این چند روزه هم باعث شد تا یکی دو تا اشتباه بوجود آمده در کدنویسی مربوط به بخش کامنت ها و همچنین قرار گرفتن دقیق سه ستون را با تاخیر اصلاح کنم. حالا می تونم پس از تقریبا 10 روز از تاخیر نسبی قالب اینجا خبرش رو اعلام کنم. از همه دوستان عزیزی هم نسبت به قالب جدید لطف داشتند و تبریکی (با کامنت,pm و ایمیل) گفتند تشکر می کنم.
امیدوارم با نوع شدن قالب کوچه محتوای اون هم نو تر و پربار تر از قبل شه و من هم وقت کافیه برای بروز نگه داشتن مدام اینجا رو داشته باشم. البته دلتنگی هم بر می گرده به همون ویروس ناامیدی وبلاگی که ادامه کار رو برای هر بلاگری می تونه سخت کنه. برای من که به اینجا یک نگاه کاملا حرفه ای دارم و همیشه سعی کردم مطالبش تاپ و غیر تکراری باشه, ادامه این مسیر با توجه به گرفتاری های روزمره و مهمتر از اون بی اجر و قرب بودن کار وبلاگ نوشتن تو جامعه مجازی ما ایرانی ها سخت تره. با این وجود هنوز اون ور نوشتنه از اون ویروس ناامیدی قوی تره و من رو به ادامه کار ترغیب می کنه. ترغیبی که باعث شده کوچه هویت مجازی من به حساب بیاد و همیشه دوست داشتم تو زمینه کاری خودم بهترین باشه و داشتن بیننده بالا هم برام یک فاکتور موثر بحساب می اومده و خواهد آمد.