نوشته ای بیرحمانه تقدیم به پرستوی زن نوشتبرای کسانی که وبلاگ می نویسند، اگر محتوای نوشته های شان سیاسی، اجتماعی و یا هر مقوله خط قرمز دار دیگری باشد، احتمالا جذب خوانندگان داخل کشوری برایشان اولویت بالاتری دارد. آنها در ساختار ذهنی خود بیشتر قصد آگاه سازی این دسته را دارند تا آن چند خواننده ساکن خارج که روی مبل های راحتی شان لم داده اند، با هزینه کمی از اینترنت پرسرعت استفاده می کنند و ترس و اضطراب فیل تر شدن، سانسور شدن و بازداشت را هرگز تجربه نکرده و نخواهند کرد.
داشتن هیت روزانه بالای 2000 تایی برای یک وبلاگ رقم بسیار رویایی است. بویژه اگر نویسنده آن دخترکی 26 27 ساله روزنامه نگار باشد که بر خلاف اکثریت دختران وبلاگ نویس دغدغه های زرد و نازل نداشته باشد و در وبلاگش مقوله سطح بالایی مثل دفاع از حقوق زنان پر رنگ باشد.
یک وبلاگ گرچه خیلی سخت و قطره ای می تواند برای خود اعتبار کسب کند و به سبب آن خواننده های ثابت، اما از بیرون خیلی راحت می شود همه چیز آنرا از بین برد. بویژه اگر آقایان فیل تر یک شب خواب نما بشوند و دست های براندازی، تشویش و تحریک اذهان عمومی را در آستین های تنگ تو ببینند.
وقتی وبلاگی فیل تر می شود، شماره معکوس مرگش آغاز می شود. آن هم در حالیکه هنوز دارد نفس می کشد و ÷ست های تازه ارسال می کند. اما چه سود که دیگر برای خواننده های داخل کشور در دسترس نیست و آنچه از وبلاگ محبوب او باقی می ماند همان پیغام احمقانه مربوط به فیل ترینگ است.
تعویض دامین هم فقط راهکار موقتی است و بیشتر یکجور بازی موش و گربه. حالا بر عکس تام و جری این گربه است که همیشه پیروز است. مگر تا کی می شود بجای .com .net گرفت و بجای o از 0 استفاده کرد. بالاخره خسته می شود و در برابر قدرت مطلق آنها احساس شکست می کنی.
حالا اگر برای خودت هم انگیزه ای مانده باشد که بخواهی فیل تر را دور بزنی و نوشته های تازه ارسال کنی، فقط بچه پولدار های خارج نشین مشتری هایت خواهند بود. وبلاگت تبدیل به یک موجود مرده شده است. درست مثل مرده ای که متحرک است. هرچند ما به ازای بیرونی نداشته باشد. وبلاگت برای این جایی ها تمام شده است آنه وقتی هنوز آنلاین و بروز است.
توضیح یک: منظور خاص و کلی از عبارت «بر خلاف اکثریت دختران وبلاگ نویس دغدغه های زرد و نازل نداشته باشد » نداشتم . فقط می خواستم بگویم اگر به کل جامعه آماری دختران وبلاگ نویس نگاه کنیم در میان شان کمتر وبلاگ جدی و قابل اعتنایی می بینیم. البته در ماه های اخیر با روی آوردن خانم های روزنامه نگار به وبلاگ نویسی، تعداد وبلاگ های خوب به طرز چشمگیری افزایش یافته است. به هر حال اگر این جمله کسی را رنجانده است متاسفم.
توضیح دو: راستی در مورد خارج نشین ها هم قبول دارم که تند رفتم. من مخلص همه بچه های گل اون وری آبی هم هستیم.
۱۵ نظر:
be nazare man ke eshtebah mikoni, age ye sari be amare porbazdid tarin sitha tavasote iraniyan bezani mibini ke nesfeshon kolan filteran mashala hoshe irani ham ke ye arab nemitoone jolosho begire hala ke toham ba on zabone ghashanget neveshti ke dige hichhhhhhh....
ممنونم از بی رحمی واقع بینانه ات.
راستی دغدغه اکثریت دختران وبلاگ نویس زرد و نازل است؟ قضاوت درستی است به نظرت؟
chew jalaeb u ham baraye parastoo neveshti manam baraye parastoo neveshtam...
faghat innegat ke kharej neshinah pooldaran inha ba arze mazerat kamelan eshtebast
Dadash nadashtim,ma inja too kharej hastim vali delemoon oonjast,be man che ke emrooz festivale bozorge music ya raghse dar london,
man donbale esme akbare mohammadi migardam ta ba khoondane webloghaye bacheha ye kami aroom besham.
خوبه ها امیر خان! حرفت رو میزنی بعد با توضیح تعدیلش میکنی! مثل اینکه تو سربازی خوب به آدم سیاستِ روز درس میدن ؛) یا رومیِ روم، یا زنگِ زنگ :))
نگاه شما به وبلاگ نویسی زنانه را نقدکی کرده ام! خوشحال می شوم اگر بخوانید. :)
راستش مطلبت یه جرقه بود واسه نوشتن مطلب زیر فقط خواستم بگم اصلا منظورم شما نیستی فقط یه جرقه بود
ممنون
مهدی
http://mehdishift.com/archives/043361.php
راستش خیلی عادت به پی گیری حواشی نوشته ها ندارم، اینجا اصل قضیه موضوع فیلتر است و راهکاری برای آن، اما خب از اینکه شخصی حرفی می زند و سریع هم برایش توضیحی (توضیح یک) می نویسد هم نمی توانم بگذرم.
و اگرچه خودم ارتباطات می خوانم، اما با این حرف تان هم که ورود دختران روزنامه نگار باعث بالارفتن کیفیت وبلاگ هایی با نویسندگان زن شده هم مخالفم، مگر اینکه بتوان برایش توضیح منطقی و مستدل داشت.
برای بالا بردن چیزی لازم نیست چیز دیگری را بکوبی، زندگی ما انسانهایی که مال این کشور هستیم درسته که پر از دغدغه های ریز و درشت اجتماعی وحقوقی و سیاسی شده...اما این امیدوارم هنوز از انسان بودنمان با تمام حسهای ریز و درشتش کم نکرده باشه...دیگر اینکه خیلی جای تاسف دارد اگر ما که اینفدر به خاطر دسته بندیهای کور کورانه و همه را با یک چوب زدن ضربه خورده ییم، حالا ذهن خودمان هم دچار کلیشه های خودش و عمومیت دادنهای بی منطق و آسیب زننده خودش باشد. ذات رفتار و تفکرت همان است، چهره ش شاید فرق کرده باشد
بهتر به جای مخلص بودن یک کم عاقل و آدم تر باشی. از اون دسته ای هستی که زن رو نشناختن جز در چهارچوب های بسته ای که باباشون یادشون داده. از خارجی ها هم که دیدم چی میدونی. جدا که زرشک
motealefane domine .net ham filter hast
1- از کجا به این نتیجه رسیدی که بیشتر وبلگ های دختران زرده؟ اینجا اتفاقاً منظورم این نیست که بیشتر وبلاگ ها زرد نیست. می خوام بگم دخترانشو از کجا آوردی؟ به نظر نمی رسه که زرد نویسی در وبلاگستان دخترانه یا پسرانه باشه.
2- از کجا می دونی که لزوماً و فقط روزنامه نگاران می تونن وبلاگ های خوبی داشته باشن؟ وبلاگ اتفاقاً رسانه اییه برای ورود آدمایی که به رسانه های عمومی دسترسی ندارن. و مسلمه که روزنامه نگاران حتی در ایران دسترسی بیشتری به رسانه ها دارن.
3- در مورد ایرانیان خارج نشین هم که خوب خودت هم موافقی زیاده روی کردی...
خوب آقای امیر فهیمی ترفند جالبی بود ولی لذتی نبردم!
من هرچی دارم فکر می کنم، منطقت راجع به وبلاگ های دختر نویس رو متوجه نمی شم!
دخترکی 26 27 ساله/برخلاف اکثریت دختران وبلاگ نویس دغدغه های زرد و نازل.....
بهتر نیست دغدغه های زرد و نازل رو معنی کنی تا بتونی اکثریت روهم برای مخاطبت معنی کنی؟؟؟؟
ترفند جالبی بود آقای امیر فهیمی،نوشته تو بی رحمانه نبود بی شرمانه بود
بهتر نیست آدم یه کم فکر کنه بعد حرفی بزنه؟چطور به این نتیجه رسیدی که وبلاگهای دختر نویس زرد و نازل هستن؟این نوشته تو تقدیم به پرستو نشده تقدیم به همه کردی کار جالبی هم بود به هر حال!
اما کاشکی زرد و نازل رو معنی می کردی!دوست داشتم به عنوان مخاطب نوشتت بدونم چه چیزهایی از نظر تو زرد و نازله؟لحن نوشتت بدجور آدمو به خنده میندازه
دخترکی 26 27 ساله روزنامه نگار!
ارسال یک نظر