چهارشنبه، آبان ۲۲، ۱۳۸۷

برای شهروند امروز

conaffer
bw

رویا هایمان همه بر باد رفته اند. دیگری ایده آلیست و آرمانگرا نیستیم. حالا به همین نون شب و حقوق بخور و نمیر راضی هستیم. حالا عادت کردیم به هر وضعیتی که به ما تحمیل می شود. در زمینه عادت کردن استاد شده ایم. به خوبی با چیز ها و کسانی که روز هایی می خواستیم نباشند کنار آمده ایم.

دیگر برایمان مهم نیست که نشریه ای توقیف شود نشود. کتابی چاپ شود نشود. دیگر امیدی به تغییر شرایط نداریم. نبود فیلم های خوب در سینما ناراحتمان نمی کند. خیلی وقت است که سینما برایمان کالای علی سویه ای شده است. این روز ها وقتی از کنار گشت های ارشاد رد می شویم اعتماد به نفس مان بالا رفته است.

دیگر دلمان برای کاریکاتور های نیک آهنگ و طنز های نبوی تنک نمی شود. دیگر انتظار خواندن نوشته ای تازه از بهنود امیدوارمان نمی کند. حسین درخشان تبدیل شده است به تربیون فحاشی به کسانی که روزگاری دوستشان می داشتیم. گنجی محبوب مان عوض شده است و حالا دیگر دوستش نداریم.

حالا بی تفاوت از دکه های روزنامه فروشی رد می شویم. کارگزازان و اعتماد قلقلکمان نمی دهند که 200 300 تومان خرجشان کنیم. با این همه شهروند امروز در برهوت رسانه های حرفه ای و آزاد اندیش باز هم غنیمتی بود اما حالا بی شهروند شده ایم. مثل همه روز های تکراری قبلی. مثل روز هایی که جامعه, توس, صبح امروز, خرداد, نوروز و ... مردند. حالا این کویر کویر تر شده است.

هیچ نظری موجود نیست: