پنجشنبه، اردیبهشت ۱۵، ۱۳۸۴

معین صمیمی و نسبتا صریح در پرسش و پاسخ با وبلاگ نویسان

تصحیح :
متوجه شدم در گزارش جلسه چند اشتباه وجود داشته است. اول اینکه دوست عزیزم سعید شریعتی رئیس کمیته اطلاع رسانی حزب مشارکت است و نه رئیس دفتر سیاسی. شخصی هم در مورد ابراهیم نبوی, مسعود بهنود و سینا مطلبی صحبت کرد و از آقای معین خواست در صورت پیروزی امکان بازگشت بدون مشکل ایران را فراهم کند, امید معماریان بود. راستی تو بین صحبت های امید عزیز هم عیسی سحر خیز گفت ابراهیم نبوی دو ماه دیگه می آد ایران. حالا نمی دونم به شوخی گفت یا واقعا اینو می گفت. چون اینکه نبوی به ایران بیاد و با سیستم قضایی فعلی کسی هم کاریش نداشته باشه تقریبا جزو محالاته. به هر حال مثل مجری های تلویزیونی باید گفت برنامه زنده است پیش می آد دیگه.

تصاویر از وبلاگ وب نامه

(فرهاد رجبعلی)


بر خلاف جلسه اول که در ساختمان نیمه متروکه و ترسناک خیابان ویلا برگزار شده بود, اینبار مجتمع فرهنگی و ورزشی وزارت کار در چهار راه پارک وی و سالن شیک و آبرومند داخلی آن میزبان وبلاگ نویسان بود. در ضمن اینبار شخص دکتر معین نیز در میان جمع حاضر بود و بلاگر ها این فرصت را پیدا کردند تا رودررو با جدی ترین گزینه اصلاح طلبان رادیکال برای ریاست جمهوری بحث کنند. او را به چالش بکشند و از وی بخواهند پرسش های مرتبط و غیر مرتبط شان را پاسخ دهد.

ترافیک وحشتناک از میدون ونک تا پارک وی که تقریبا یک ساعتی توش گیر کرده بودم موجب شد تقریبا ساعت 2.30 به محل مورد نظر برسم – راستی خدا کنه دکتر احمدی نژاد وبلاگ منو نخونه و گرنه احتمالا به جرم سیاه نمایی وضعیت ترافیک و عملکرد او برایم مشکلاتی پیش می آید - . در ورودی مجتمع یک لابی قرار داشت. واقعا نظم و کیفیت مراسم نسبت به جلسه قبل بهتر بود. ظاهرا قبل از شروع جلسه هم با ساندویچ از مهمانان پذیرای شده بود. بعد از خوردن ساندویچ تقریبا 20 دقیقه به سه وارد سالن شدم. البته خوشبختانه ظاهرا جلسه تازه شروع شده بود.

در تلویزیون مدار بسته خارج سالن هم تصاویر سالن پخش می شد. دکتر معین در حال سخنرانی بود. آقای امین زاده هم مجری مراسم بودند. 4 تا از بلاگر ها در دو سمت آقای معین و امین زاده نشسته بودند. نحوه اداره جلسه به این شکل بود که افراد حاضر در سالن بصورت کتبی یا شفاهی از دکتر معین سئوال می کردند و ایشون بعد از اتمام صحبت های چند نفر شروع به پاسخگویی می کرد. راستش معین گرچه به اندازه خاتمی سخنور خوبی نبود اما خب خیلی بهتر از اون چیزی بود که انتظار داشتیم. هم صریحتر حرف می زد و هم از حداقل جذابیت های ممکنه هم بهره مند بود. راستی وبلاگ نویسان کنار دست معین آق بهمن, نیما از پندار, خانم ناصری (عضو 40 چراغ) و یه خانم دیگه ای بودند که نمی شناختمشون.

اولین سئوال بر می گشت به علت وبلاگ نویس شدن معین و اینکه آیا او قصد از وبلاگش نوشتن یک استفاده ابزاری یا نه ؟ اون هم توضیح داد که سال هاست با اینترنت دمخور است و به سرچ مقالات علمی و فرهنگی می پردازد – خواهشا دکتر دیگه این تعابیر کلیشه رو بکار نبرید – ولی با پدیده وبلاگ تازه آشنا شده و کم کم داره زبان وبلاگ نویسی رو یاد می گیره و قول داد در پست های بعدیش مطالب جذابتری برای خواننده ها داشته باشه. البته وقتی اعتراف کرد پیغامش به جشنواره دانشجویی رو خودش ننوشته و اون فقط تایید کرد با اعتراض یکی از بلاگر ها روبرو شد. راستی قول هم داد چه رئیس جمهور بشه چه نشه وبلاگ نویسیش رو ادامه بده. در ادامه هم عملکرد صدا و سیما در سال های اخیر را مورد انتقاد قرار داد و گفت بخاطر عملکرد نادرست مدیرانش در سال های اخیر علاقه ای به گفتگو با خبرنگاران این رسانه را ندارد.

هر چقدر از جلسه که می گذشت معین با جو اخت تر می شد و فضا برای صحبت کردن بلاگر ها مهیا تر می شد. من فضای سال 76 را خیلی بخاطر ندارم ولی فکر نمی کنم خاتمی هم از اول مبارزه انتخابی با یک شخصیت کاریزما و تاثیر گذار وارد شده بوده و امیدوارم معین بتونه تو این یک ماه و نیمه یک شخصیت ممتاز تر و برجسته تری از خودش ارائه بده. در ضمن او ابایی از گفتن تمایزش در برخی مسائل با خاتمی نداشت و می گفت خاتمی در بعضی جاها نباید براحتی کوتاه می اومده. خطوط قرمز فعالیتش رو هم حقوق اساسی و انسانی مردم اعلام کرد. مثلا برای نشون دادن تفاوت های خود با خاتمی صریحا گفت انتخاباتی شبیه مجلس هفتم رو هرگز برگزار نمی کنه. البته هیچگاه به این پرسش دقیق توضیح نداد که چگونه می خواهد با اکثریت تندرو آباد گر این مجلس تعامل کنه و یا حتی تایید صلاحیت وزیراشو کسب کنه. البته گفت که به هر حال باید با این مجلس کار کند. الویت کاری خودش رو توسعه منابع انسانی اعلام کرد و گفت در صورت رئیس جمهور قصد داره شیوه اشتباه قبلی 27 سال گذشته رو اصلاح کنه و از منابع انسانی به بهترین نحو استفاده کنه. توسعه دانایی محور – که مفهومش برای خیلی ها از جمله خودم شناخته نشده بود – رو از ارکان اصلی فعالیتش بر شمرد.

البته ادعای معین برای دگرگون سازی فعالیت دولت و قوه مجریه با پرسش آقای احمدی – روزنامه نگار – مواجه شد. چرا که معتقد بود معین باید در چهارچوب برنامه توسعه چهارم کار کنه و دستش خیلی باز نیست. معین هم با رد صحبت او گفت جا برای مانور زیادی وجود داره و او می تونه با همین برنامه خیلی کار ها کنه.

فیل رینگ هم در بیشترین صحبت های دکتر معین عنوان شد. ایشون هم به صراحت فیل ترینگ رو محکوم کرد. البته باز راهکاری مناسبی برای مقابله با فیل ترینگ ارائه نکرد. فقط گفت وزیر ارتباطات او کسی است که مخالف فیل ترینگ خارج از ضوابط است. در باره فیل ترینگ اورکات هم گفت به شدت مخالفه و نکته با مزه تر اینکه گفت " خدا رو شکر راه هایی برای عبور از این فیلتر وجود داره" . چند وقت پیش هم سخنگوی دولت گفته بود ISP های فیلتر کننده اورکات رو تحریم کنید. راستی آقای جهانگرد هم در جلسه حضور داشتند. بعید نیست در صورت انتخاب دکتر معین ایشون وزیر ارتباطات بشه.

راستی ظاهرا کاریکاتور ها و سئوالات نیک آهنگ خیلی برای معین و اصلاح طلبان مهم شده. معین در پاسخ به سئوالی درباره اینکه " چرا برای بسیاری از وبلاگ ها و مردم عادی به جز ترس از رئیس جمهور شدن احمدی نژاد دلیل دیگری برای رای ندادن معین وجود نداره " با اشاره به مطلب نیک آهنگ درباره استراتژی ترس گفت اصلا موافق این روش نیست و اعتقاد داره باید برای تبلیغ اون از راه های بهتری استفاده بشه. مثلا اینکه افکار و برنامه هاش شناخته بشه. وجه تمایز او با سایر کاندیدا ها گفته بشه. به هر حال از برخورد خوب و منطقی دکتر معین با مطلب انتقادی نیک آهنگ خیلی خوشم اومد. راستی به نظرم این اصلاح طلبان اگه هیچ نکته مثبتی هم نداشته باشند همین که بر خلاف آبادگران و محافظه کاران آدم های ترسناکی نیستند و می شه ازشون رو در رو انتقاد کرد خودش خیلی مهمه.

با بیشتر شدن سئوالات شفاهی وبلاگ نویسان جلسه فضای جذاب تری پیدا کرد. البته بعضی از بلاگر ها هم در پرسش هاشون از معین انتظارات خیلی دست نیافتنی داشتند که من فکر می کنم با توجه با محال بودن تحقق این موارد اعلام نشدن این موارد در جلسه امروز بهتر بود. چون برای رسانه های بهونه گیر راستی که به هیچ اخلاقی پایبند نیستند کافیه همین چند کلمه گفته شده از زبان یک بلاگر – ولو بحق و درست رو – ابزاری برای فشار به معین بکنند. یکی از نکات جالب توجه جلسه امروز حضور آرش سیگارچی عزیز نویسنده وبلاگ پنجره التهاب بود که از سوی قوه قضاییه به 14 سال حبس محکوم شده. او در سخنانش گفت امیدواره آقای معین برای وزارت اطلاعات شخصی رو مناسب رو انتخاب کنه و کلا در انتخاب مدیران کل بویژه در شهرستان ها اصل شایسته سالاری رعایت بشه. او بخاطر شکایت وزارت اطلاعات بازداشت شده بوده و به گفته او در صورت انصراف وزارت اطلاعات از شکایتش حکم تبرئه اش صادر می شه. محمد جواد طواف هم حرف های تند و تیزی زد که نوشتن حرف هاش اینجا یه کم خطرناکه و ایکاش کمی از گفتن این جملات پرهیز می کرد. دو سه نفر بلاگر دیگه هم درباره ابراز خواسته های این چنینی از رئیس جمهور بصورت مخالف و موافق صحبت کردند.

یکی از بلاگر ها هم از معین خواست برای آزادی سمیعی نژاد وبلاگ نویس زندانی که ظاهرا به ارتداد محکوم شده و در انتظاره اعدامه تلاش کنه. از حسین درخشان و سینا مطلبی هم در جلسه نام برده شد و سعید شریعتی رئیس دفتر سیاسی حزب مشارکت آرزو کرد امکان حضور این افراد در ایران مهیا بشه و بدون مشکل قضایی بتونند به ایران آژادانه رفت و آمد کنند. البته ادعا هم کرد که هودر گفته خیلی دوست داره زمان انتخابات تو ایران باشه. شخصی هم از ابراهیم نبوی, بهنود و سایر روزنامه نگاران خارج از کشور یاد کرد و او هم از معین خواست در صورت انتخاب شرایطی رو فراهم کنه تا این ها بتونند به ایران برگردند و قوه قضاییه هم کاری باهاشون نداشته باشه.

به نظرم امید معماریان و آق بهمن سنجیده ترین سخنان رو گفتند. معماریان گفت ابراز خواسته هایی که امکان برآوردن شدنش نیست کمی نگران کننده است. او با یاد آوری دوران بازداشتش گفت برای آقایان وبلاگ نویسی تقریبا یک جرم حساب می آد و وبلاگ نویسان هم در نظرشون براندازان بالفطره هستند. او از صحبت های اخیر وزیر اطلاعات درباره برانداز و خائن بودن کسانی که رای نمی دهند به شدت انتقاد کرد. او از معین هم خواست از برخی اشتباهات انجام شده توسط اصلاح طلبان در سال های قبل از مردم عذر خواهی کنه. همچنین از او خواست بجای گفتن برنامه های شعاری مثل توسعه منابع انسانی به فکر اعلام برنامه های ملموس تر در زمینه گسترش آزادی های اجتماع, سیاسی و ... باشه. آق بهمن از بیش از حد شعاری بودن برنامه های معین انتقاد کرد و از او خواست با ارائه برنامه های عملی که برای عامه مردم قابل درک و جذاب باشه – مثل وعده 50000 تومانی کروبی – بتونه گروه های بیشتری از مردم رو بخود جذب کنه. یک بلاگر عصبانی هم می گفت رای نمی دهد چون رای او رای به مشروعیت کل زمان است. او گفت حتی اگه گنجی که محبوب ترین آدم سیاسی در نظر او هست بیاد و صلاحیتش تایید بشه باز هم رای نمی دهد.

طولانی شدن پرسش های بچه ها باعث شد تا جلسه تقریبا یک ساعت بیشتر از اون چه قرار بود باشه طول کشید. دکتر معین هم وقت نکرد به خیلی از پرسش ها پاسخ بده. قرار شد جواب تفصیلی این انتقادات در وبلاگ دکتر معین درج شه. راستی یکی از بلاگر ها از عملکرد ضعیف اصلاح طلبان در راه اندازی سایت های خبری انتقاد کرد و بیش از سیاسی بودن جو این رسانه ها رو نامطلوبی می دونست. من هم شخصا با این نظر موافقم و اعتقاد دارم در زمنیه رسانه های آنلاین و حتی چاپی خیلی همه جانبه نگاه نمی کنند و این کار درستی نیست.

ساعت 5 جلسه تموم شد. بحث ها به قدری جالب بود که کسی از سالن خارج نشه. سحرخیز هم اصرار داشت که دکتر معین با یک روزنامه آلمانی مصاحبه داره و جلسه باید زودتر تموم شه. این جلسه فکر می کنم کلا مفید بود. خیلی ها از جمله خودم از نزدیک با معین آشنا شدیم و به قول آرش سیگارچی کم کم داره از معین خوشمون میاد. به نظر من هم اگه تیم تبلیغاتی معین بهتر عمل کنه و برنامه و سخنرانی او هم شفاف تر باشه و بجای کلی گویی به بیان مصادیق برنامه پرداخته بشه تا زمان مانده به انتخابات درصد بیشتری از افراد جذب معین شوند. در لابی مجتمع هم با سن ایچ, چایی و کیک از مهمون ها پذیرایی شد. تعداد وبلاگ نویسان جلسه 110 120 نفری می شد. البته به نظر من حضور روزنامه نگاران غیر وبلاگ نویس در این جلسه ها خیلی درست نیست. الپر هم این تذکر رو داد که وقت حرف زدن بیشتر به بچه های بلاگر برسه.

معین خیلی صمیمی تر و صریحتر از اون چیزی که فکر می کردم بود. هر چند شاید ایده آل من هنوز نباشه. به هر حال به نظر من معین شرایط حداقلی یک کاندیدای رو داره و برای من تصور یکدست شدن حاکمیت و بدست گرفتن سکان رئیس جمهوری توسط امثال احمدی نژاد خیلی ترسناکه. البته هنوز هم خیلی ها مردد بین رای ندادن و رای دادن به معین هستند. از شما می پرسم نظرتون چیه ؟ شما حاضرید خطر رئیس جمهور شدن یک آبادگر رو قبول کنید یا حاضرید به دکتر معین رای بدید ؟

تکمیل : مثل گزارش قبلی تو ای گزارش هم بخاطر سریع نوشته شدنش ممکنه اسم خیلی ها از قلم افتاده باشه و ممکنه بخش هایی از این گزارش برداشت های شخصی من باشه. به حال امیدوارم راوی منصفی باشم.

مشاهده : یادداشت های سایر وبلاگ نویسان درباره این جلسه
درباره نشست وبلاگ نویسان با معین ( هنوز )
جلسه بی پرده و صریح با وبلاگ نویسان ( پارسی خوان )
معین به من گفت . چی گفت ؟ ( آی آدم ها )
چالش وبلاگ نویسان با معین ( آرش صالحی )
گزارش تصویری کسوف ( آرش عاشوری )
جلسه معین با بلاگر ها ( از پشت یک سوم )
جلسه ای دلچسب و مفید ( دکتر معین )
یک نصفه روز با معین ( روح بلاگر )
گزارش تصویری زن نوشت ( پرستو دوکوهکی )
فضای یخ زده و معین ( روزنامه نگار نو )
گزارش آق بهمن درباره جلسه

۸ نظر:

Sar-be-Hava گفت...

mamnoun az in gozaresh-e kamel va moffasal
adam vaghti too iran nist, faghat ba hamin gozaresh-haye gheir-e rasmi ,manzouram gherie rouznamehi va samimaneh va sadeghaneh ast ke ehsas mikoneh hanouz dar jarian-e oza' hast....

ناشناس گفت...

امير جان سلام؛ منصف بودنت را كه نمي دانم ولي خوش بيان و خوش قلم هستي.
از مطلبي كه نوشتي استفاده كردم. اما هنوز براي من سؤال هست كه چرا رئيس حمهور شدن يك اقتدارگرا يا به قول شما "آبادگر" را همه يك خطر مي دانند. دوست داشتم كه يك وبلاگ نويس هم پيدا مي شد و در مورد صحبت هاي دكتر زيدآبادي در دانشگاه پلي تكنيك مي نوشت. هر چه هست متخصصي است كه با درك كاملي از فضاي منطقه و جهان در مورد ايران و آينده صحبت مي كند (موضوعي كه حضرات مشاركت غالبا ناديده گرفته و يا به عمد فراموش مي كنند)
من كه شخصا رئيس جمهور شدن هر اقتدارگراي "آبادگر"ي را از چند جهت مناسب و لذت بخش مي دانم: اول اين كه آن وقت باندهاي قدرت مجبورند خودشان به راهكارهاي جهاني ناگزير تن بدهند و با ژست اپوزيسيون به نقد دولت نمي پردازند. دوم اين كه مشاجرات داخلي و ريزش پياده نظام شروع مي شود. سوم اين كه نگراني از بابت زدنها و بستن ها و گرفتن ها هم ندارم؛ از اين كه بدتر نمي كنند! باور كن چون به مجموعه مشاركت به چشم حزبي با بدنه احترام مي گذارم (در عين انتقادات فراواني كه به ايشان وارد است) دلم مي سوزد و دوست دارم با بازي در اين عرصه بي قائده براي فرداي ايران نسوزند آن گونه كه در اوان انقلاب دكتر شاپور بختيار سوخت يا سوزانده شد!
راستي اگر ديداري با دكتر معين داشتي پيشنهاد كن كه با تاجزاده جايي آفتابي نشود. مطمئنا رايي كم نمي شود و دست كم من خودم تضمين مي دهم كه به آرايش اضافه هم بشود!
به هر حال باز هم آرزوي موفقيت برايت مي كنم.
پيروز باشي

ناشناس گفت...

امير جان سلام
ممنون از گزارش نسبتا جامعي كه از جلسه ديروز دادي
در ضمن من رئيس دفتر سياسي حزب نيستم. دفتر سياسي مشاركت به رياست دبيركل تشكيل ميشه. من چهار سال دبير دفتر سياسي بودم و الان در حزب رئيس كميته اطلاع رساني هستم. قربان تو سعيد

ناشناس گفت...

از گزارش کامل و جامعه شما بسیار ممنونم. این گزارشها برای ما شهرستانیها غنیمت بزرگی است.

ناشناس گفت...

سلام، از گزارش نسبتا جامعتان ممنونم، از نظر من رییس جمهور شدنِ یک نفر آبادگر با معین فرق چندانی نمی کنه، بگذارید برای شما بیشتر توضیح بدم، خاتمی وقتی رییس جمهور شد، بیست میلیون رای داشت، و رای به خاتمی همه راستی ها را شوکه کرده بود، چنین شرایطی در حال حاضر برای کسی به وجود نمیاد، این یک اصل هست که برای حضور اینچنینی مردم، باید مدت زمان زیادی بگذره، مخصوصاً با تجربه خاتمی، اگر معین بیاد با رای پایین خواهد امد، .. در حالیکه راستی ها مجلس و تجربه ای 8 ساله در بحران سازی دارند، .. اگر احمدی نژاد هم بیاد اوضاع اونقدر بیریخت نمیشه، چون نمی تونن در مقابل فشار عظیم لایه های زیرین اجتماع مقاومت کنند، و باید به ناچار با توجه به شرایط داخلی و حارجی، تغییرات و اصلاحات رو بپذیرند، ... خاتمی هم عامل اصلاحات نبود، بلکه معلول تغییراتِ عظیم اجتماعی بود.

ناشناس گفت...

در ضمن درست که حرفهای من تند و صریح بود، ولی تا وقتی که سؤالات و حرفها کلی باشه، معین و امثالهم هم با کلی گویی از پاسخ گفتن طفره میرن، .. مثلا وقتی یکی از بچه ها در مورد مجازات اعدام و نظر صریح معین در موردش سوالهای پی در پی کرد، مشخص شد که معین هم به حقوق بشر در چارچوب اسلام معتقد است، فکر می کنم سؤالاتِ من به هر حال سؤالات بخشی از اکثریت خاموش هست و از این جهت قابل اعتناست... باید توجه داشته باشیم، که با توجه به تغییرات خاورمیانه، کشور ما هم در آستانه تغییر قرار دارد، از این رو آمدن فردی مثل معین که پیشینه روشنی هم ندارد، به نظر من دردی از اصلاح طلبان دوا نخواهد کرد، و نمی تواند بسیج مردمی را به همراه داشته باشد، آن هم با طرح شعارهایی از دفاعیات عبدالله نوری هم عقب تر است، دفاعیاتی که در سال 78 ایراد شد.. الان در سال 84 هستیم، و با سطح مطالباتی فراتر از آن موقع و شرایطی به غایت حساس تر.

Sadegh Jam گفت...

امیر جان، من هم خیلی دوست دارم با شما ملاقاتی داشته باشم. من درست متوجه نشدم که شما در کدام شهر درس میخوانید. اما آستانه اشرفیه در شرق استان گیلان و 10 کیلومتری لاهیجان و 35 کیلومتری رشت واقع است.

ناشناس گفت...

فیلتر یک کلمه‌ست، نه فیلی که تر زده باشه! جدانویسی افراطی، اون هم بدون نیم‌فاصله، واقعا فاجعه‌ست. در ضمن "فیلترینگ اورکات" معنی نمی‌ده، بنویسید موضوع فیلتر شدن اورکات.