دوشنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۸۴

با ختیم, اما ...

انتخابات را باختیم. میزان هم که رای ملت است. این هم از مضرات و شاید فواید دموکراسی است که رای بیسواد ترین افراد جامعه با تحصیل کرده ترین آنها تفاوتی ندارد. اینکه مثلا متوسط سطح تحصیلات رای دهندگان به معین غیر از دانش آموزان و دانشجویان مثلا لیسانس باشد و سطح رای دهندگان به کروبی بیسوادی باشد. باختیم البته در جدالی نابرابر. در جدالی که ما میلیون ها نیرو تشکیلاتی نداشتیم که با دستور به آنها بگوییم به معین رای بدهند و آنها هم از ما به یک اشاره از آنها به سر دویدن. سیصد هزار ناطر بسیجی در صندوق ها نداشتیم تا از معین دفاع کنند و سر صندوق های به مردم تبلیغ معین بدهند. باختیم چون نیروی نظامی وسیعی مثل سپاه نداریم که پشتیبان کاندیدایمان باشد. باختیم چون بودجه هاشمی و قالیباف را برای تبلیغات نداشتیم. باختیم چون در بسیاری از شهر های کوچک خیلی معین را نمی شناسند. باختیم چون کاندیدایمان جز حقیقت و صداقت چیزی نگفت. نه وعده 50000 توامانی داد و نه وعده برداشته شدن حجاب. باختیم چون 40 درصد مردم رای ندادند و این تردید آنها موجب شد تا معین پنجم بشود. باختیم چون گدا بازی در نیاوردیم و برای مردمی که خیلی هاشان زیر خط فقر هستند وعده عدالت اجتماعی ندادیم. باختیم چون یادمان نباید تیراژ کتا ب در این کشور 2000 تاست و خیلی ها به کتاب نخواندن و روزنامه نخواندن افتخار می کنند.
خیلی هم نباید ناراحت بود. همین 4 میلیون رای معین خیلی ارزشمند است. در جامعه امروز که خیلی ها اعتقادی به آرمان ها ندارند, داشتن 4 میلیون هوادار هم ارزشمند است. هوادارنی که قطعا جزو تحصیل کرده ترین و با فرهنگ ترین افراد جامعه اند و از نظر شعور سیاسی در مقام بالایی قرار دارند. تشکیل جبهه دموکراسی خواهی هم خیلی ارزشمند است. جدا شدن مشارکتی ها از روحانیون مبارز و ائتلاف آنها با ملی و مذهبی ها و خارج از حکومتی ها خیلی ارزشمند است. باید این فرصت و حتی این باخت را غنیمت شمرد و برای آینده ایران برنامه ریزی کرد. وجدان ایرانی ها ممکن است به خواب رفته باشد اما حتی چند ماه ریاست مهوری احمدی نژاد هم می تواند آنها را بیدار کند. باید امیدوار بود. ایرانیان گرچه آن چیزی که فکر می کردیم نیستند و خانه مان روی آب بود ولی این 4 میلیون نفر باید پیشرو مطالبات سیاسی, جتماعی و اقتصادی باشند. این اولین بار نیست که حرکات اصلاحی شکست می خورد. اما شکست اینبار به شدت 28 مرداد 32 و 13 ابان 58 نیست. اینبار اصلاح طلبان منسجم ترند. شاید دیگری نیازی نباشد 25 سال طول بکشد تا پیروز شویم. البته شاید زمان پیروزی ما دهه سوم زندگی من و امثال سپری شده باشد. ما هم داریم نسل سوخته می شویم. مثل پدرانمان و مثل مادرانمان.

۵ نظر:

ناشناس گفت...

:( motaasefam vali dore dovom ke be hashemi ray midi?

ناشناس گفت...

ba barkhai harfat movafegham vali bayad avval az hameh migoft bakhtm chon haghemoon bood bebazim bakhtim chon bejoz harf bemardom chizi hedeyeh nadadim bakhtim chon az mardom talabkar boodim hanooz ham hastim bakhtim chon tahlilgarhaye ma khoshkhial boodand titre shanbh eghbal yadet narafteh ke? url man paparatzi.persianblog.com

ناشناس گفت...

اميدوارم ديگه نبازين... .

ناشناس گفت...

دوست من نسل سوخته که بودیم!! مدتهاست. در ضمن در مورد کاری که وظیفه همه است گفته ام چیزکی. موفق باشید. همه ملت شکست خوردند از همه اقشار بجز طرفداران احمدی نژاد!! سرفراز باشید

ناشناس گفت...

آقا تو آمارتون براي اعلام راي يه مشكلي هست. اگه دقت كني كل راي از 2445714 به 25055000 رسيده يعني 595286 نفر در حاليكه تو اين مرحله به رايهاي احمدي نژاد بسش از يك ميليون اضافه شده. اشتباه آماري از شماست يا سوتي شوراي نگهبان؟؟؟