سه‌شنبه، اسفند ۱۶، ۱۳۸۴

مشارکت در شیرینی در کنار دکتر معین - گزارشی از یک قرار وبلاگی

این مهربانانه ترین تیتری است که می شود برای جلسه دیروز پیشنهاد کرد. خیلی دیر از وجود چنین جلسه ای با خبر شدم. تقریبا ساعت 6 بود که از محل کار بیرون اومدم و با تماس یکی از بچه ها قرار شد که به همون ساختمان قدیمی برویم تا در جلسه وبلاگ نویسان با دکتر معین شرکت کنیم. وقتی به آنجا رسیدیم فکر کنم نیم ساعتی از جلسه گذشته بود. اتاق حسابی شلوغ بود. حضرت الپر هم مثل همیشه در حال سخنرانی بود. ما هم از بی جایی همای سعادت بر شانه مان نشست و در کنار دکتر معین نشستیم.
بیشتر حرف ها حول و حوش اینترنت ملی و گفته های صفار هرندی مبنی بر تدوین آیین نامه نظارت بر وبلاگ ها بود. آقای شیرزاد نماینده سابق مجلس هم در سخنان خود از رفتار غیر اخلاقی سایت های راست گرا از جمله خدمت حسابی شاکی بود. البته او معتقد بود آنها صلاحیت نظارت بر وبلاگ ها را ندارند. با این حال می گفت می شود بین خودمان یک منشور اخلاقی تصویب کرد.برخی از بچه ها هم که حرف می زدند از بحث نظارت بر وبلاگ ها خیلی ناراحت بودند و می گفتند اگر اینطوری شود فضا محدود تر می شود.
نکته جالب دیگر جله دیروز صحبت های کسی بود که خود را نماینده سمیعی نژاد، وبلاگ نویس زندانی معرفی کرد. او می گفت خانواده او از آزادی فرزندشان ناامید شدند و تقاضا کرد که این جمع به خانه او بروند و از پدر سمیعی نژاد دلجویی کنند.
اکثر صحبت بچه ها همراه با همهمه و صحبت های دیگران همراه بود. طوری که بعضی از صحبت کنندگان به وضوح شاکی می شدند. شاید جالب ترین بخش ماجرا صحبت های دخترک وبلاگ نویسی بود که خود را دانش آموز عنوان می کرد و با شور و شوق خاصی درباره وبلاگ حرف می زد.
کلا در جلسه بی نظمی خیلی بیشتر از سایر چیز ها به چشم می خورد. اما ظاهرا همین که عده ای گرد هم آمده بودند مهم بود. صحبت های آقای مهرگان در آخر کار هم حسابی جسورانه بود. با اون حرارت خاص خودش.
جلسه امروز به هر حال مثل همه جلسه های قبلی بود. اون دو تا قبلی که من رفته بودم قبل انتخابات بود و خیلی با امید بیشتری می آمدند و حرف می زدند. اما حالا فکر کنم جو جلسه بیشتر ناامیدی بود و بی خیالی. از این که از دست این ها کاری بر نمی آد و بگذاریم اونا هر کاری می خوان بکنند.
آقای سید آبادی هم درباره منشور اخلاقی وبلاگ ها حرف هایی زد و تلویحا از نیک آهنگ به خاطر ورودش به حریم شخصی افراد در وبلاگش انتقاد کرد. او گفت حق نداره کسی عرق خوندن دیگران رو در وبلاگش شرح بده و با آبرو شون بازی کنه.
بد تر از همه تندروی و غلظت سیاسی بالای حرف های بعضی ها بود. جوری که آدم یه احساس بدی بهش دست می داد. در ضمن همه از این می گفتن که اینترنت ملی موجب افزایش فیل ترینگ می شه. اما انگار فراموش کردند که نگرانی اصلی در مورد این قضیه اون سرمایه هنگفتی که ممکنه به هرز بره. و گرنه برادران فیل تر کن همین الان هم بیش از حد معمول فیل تر کردند.
با همه این حرف ها یه خوبی داشت که موجب شد تا بعضی از بلاگر ها رو که بعد از انتخابات دیگه ندیده بودم را ببینم.مثل یک بلاگری که دیگه خیلی وقته وبلاگ نمی نویسه. آخر سر هم دکتر شیرینی خودشو که البته اصلا شباهتی به شیرینی گل محمدی نداشت رو با من تقسیم کرد. به نظر من اون جذاب ترین اتفاق دیروز بود.
جلسات قبلی وبلاگ نویسان با دکتر معین: جلسه اول - جلسه دوم
گزارش سایرین از قرار دیروز: جلوس وبلاگی (آی آدم ها)
دومین نشست وبلاگ نویسان در پایتخت! (مانا مهر)
گزارش کارتونی (فتو غراف)
گزارشی از جلسه وبلاگ نویس ها با دکتر معین (من ایرانیم)
یک نفس عمیق، همین (مرشد ومارگریتا)
اصلاح‌طلبان،ژنرال‌های بی‌سرباز (گردباد)
گزارشی به زبان انگلیسی (مانی منجمی)
و بالاخره (میرزا پیکوفسکی)

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام من دلارامم
من ویبلاگ نگفتم وبلاگ گفتم
اگر نا راحت نمی شی شما اشتباه شنیدی
اگه لطف کنی تا بیشتر از این آبرومو نبردی ویرایش کن.

ناشناس گفت...

سلام امیر عزیز:
خوشحالم که کسانی همچون شما ازم حمایت می کنند
امیدوارم از من ناراحت نشده باشی
ممنون که ویرایش کردی
چون اگه نمی کردی برایم مشکل ساز می شد
از این که از من هم نوشتی خوشحالم و باعث افتخار منه

به من هم سر بزن دارم در باره ی نشست می نویسم.همین الان.
با تشکر دوست کوچک تو دلارام اکار
امیدوارم ناراحت نشده باشی .